هیاهوی گوش خراش برجامی
ای کاش صدای نحیفم به وسعت غرش یک آذرخش بود تا در این هیاهوی گوش خراش برجامی فریاد میزدم نریزید توی زمین چمن ، بازی آنطرف مساوی نشده اما چه کنم که این رسم تاریخ است که خطوط ارتباطی در اینگونه شرایط همیشه قطع قطع است و ای تاریخ تو گواه خواهی بود که اکنون دنیای پر از هیاهوی مردم برای من سکوتی است از جنس بی صدای نچرخیدن سانتریفیوژهای غیرت و مردانگی زیر خروارها خروار بتن و اشک پدر مصطفی های شهید ، و ای تاریخ تو خود گواه باش که من نمی خندم چرا که امامم لبخندی بر لب ندارد و تنها دعای فرج میخواند